آخرین به روز رسانی: سه شنبه 22 مهر 1404 |
آخرین به روز رسانی: سه شنبه 22 مهر 1404 |
علیرضا محمدی، عکاس و مدرس عکاسی، در یادداشتی نوشت: در عکاسی از معماری، نور تنها روشنایی نیست؛ راویِ حجم و ماده است. نوری که درست بتابد، از دل آجر و کاشی و سنگ، سخن بیرون میکشد.
زاویه دید نیز باید با احترام به هندسه بنا انتخاب شود. تحریف یا اغراق در خطوط، اگر آگاهانه و با هدفی مفهومی نباشد، اصالت معماری را خدشهدار میکند.
انتخاب لنز هم اهمیت زیادی دارد. لنز واید اگر بدون دقت استفاده شود، میتواند فضای بنا را نادرست بازنمایی کند. در عکاسی از بناهای تاریخی، هر تصمیم فنی باید در خدمت حقیقت باشد، نه در خدمت نمایش.
اخلاق و حفاظت؛ پیش از عکس، احترام
هیچ عکسی ارزش آن را ندارد که حتی خراشی بر میراث فرهنگی بنشیند. لمس کاشیها، ورود به فضاهای ممنوعه یا استفاده از تجهیزات سنگین روی کفهای تاریخی، مصداق بیاحترامی است.
عکاس آگاه پیش از عکاسی، وضعیت مجوزها، نور روز و محدودیتهای حفاظتی را بررسی میکند. او میداند که بنا فقط «سوژه» نیست، بلکه حامل حافظه جمعی یک ملت است.
احترام به بافت پیرامون نیز بخشی از این اخلاق است؛ زیرا گاه زندگی روزمره مردم و نشانههای تغییر در اطراف بنا، بهاندازه خود اثر تاریخی ارزش مستندسازی دارند.
نگاه مستند در برابر نگاه تبلیغاتی
تفاوت میان عکاسی مستند و تبلیغاتی، در نیت پشت تصویر است.
در عکاسی تبلیغاتی، هدف اغلب جذب گردشگر یا زیباسازی است؛ اما عکاسی مستند میکوشد حقیقت را همانگونه که هست، روایت کند — با همه زبریها، ترکها و سایههای زمان.
پنهان کردن فرسودگی، به معنای انکار تاریخ است. عکاسی مستند میتواند وجدان تصویری جامعه باشد؛ نشانهای از تعهد ما در برابر میراث فرهنگی و در برابر فراموشی.
عکاسی به مثابه مستندسازی میراث
در روزگار ما، بسیاری از بناها پیش از آنکه مرمت شوند، از میان میروند یا در بازسازیهای غیراصولی، هویت خود را از دست میدهند.
در چنین شرایطی، عکاسی مستند به آخرین ابزار حفظ حقیقت بدل میشود. هر عکس دقیق و وفادار به واقعیت، میتواند سندی تاریخی یا حقوقی برای آیندگان باشد.
بسیاری از پروندههای ثبت جهانی و ملی، بر پایه همین عکسهای آگاهانه شکل گرفتهاند. عکاس بناهای تاریخی در واقع حافظ میراث تصویری کشور است؛ او با نور مینویسد، اما مسئولیتی به سنگینی یک مورخ بر دوش دارد.
درک زیبایی از دلِ آگاهی
عکاسی از میراث فرهنگی بیش از هر چیز نیازمند شناخت است؛ شناخت تاریخ، فرهنگ و روح مکان.
هرچه این آگاهی ژرفتر باشد، زبانِ تصویر نیز صادقتر و زندهتر خواهد شد. عکس خوب از بنای تاریخی، تنها زیبا نیست؛ بلکه آگاهانه، محترمانه و راستگوست.
در نهایت، ما برای آینده این سرزمین عکاسی میکنیم، نه برای لذت بصریِ لحظهای.
عکاسی از بناهای تاریخی یعنی برقراری گفتوگویی میان حافظه و نگاه؛ میان چیزی که بوده و چیزی که هنوز در ما زنده است. هر بار که شاتر فشرده میشود، زمان لحظهای مکث میکند تا گذشته، در اکنون دیده شود.
در آن لحظه، عکس از سطح زیبایی فراتر میرود و به سندی انسانی بدل میشود؛ سندی از احترام، درک و گفتوگویی مداوم با تاریخ.